فصل‌نامۀ شمارۀ یازدهم (بهار سال ۱۳۹۸)

موقعیت استراتژیک افغانستان و ناپایداری در سیاست خارجی کشور از سال ۱۳۸۰تا ۱۳۹۳ خورشیدی/نویسنده جمیل احساس

چکیده
یکی از عواملی که باعث حضور و رقابت قدرت‌های خارجی در افغانستان شده و سیاست خارجی این کشور را متأثر ساخته است، موقعیت استراتیژیک آن می‌باشد. این پژوهش تلاش می‌کند تا رابطه بین موقعیت جغرافیایی افغانستان و ناپایدرای در سیاست خارجی این کشور را توضیح دهد. پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانه‌ای و به روش علی – تبیینی به دنبال پاسخ به این پرسش خواهد بود که مهترین علت ناپایداری سیاست خارجی افغانستان بین سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۱چه بوده است؟ فرضیه مورد نظر این است که موقعیت استراتیژیک افغانستان یکی از مهمترین علت ناپایداری سیاست خارجی افغانستان از ۱۳۹۱ -۱۳۹۳ بوده است. یافته‌ها نشان می‌دهند که موقعیت جغرافیایی افغانستان زمینه‌ساز رقابت‌های قدرت‌های بزرگ و منطقه‌یی در این کشور شده و این امر منجر به ناپایدرای سیاست خارجی کشور در گسترۀ چهارده سال شده است. برای نمونه، جغرافیای افغانستان به‌گونۀ بوده است که رقابت این کشورها را تشدید کرده و زمینه افراط‌گرایی و تروریسم را مهیا کرده است و بخشی از انرژی افغانستان را در واکنش با

اقدامات قدرت‌های بزرگ و منطقه‌یی تلف کرده و نگذاشته است تا این سیاست خارجی به پویایی دست یابد.
کلید واژگان: موقعیت استراتژیک، سیاست خارجی، رئالیسم ساختاری، رقابت‌های جهانی و منطقه‌یی، افغانستان.

فرایند هسته‌یی شدن ایران و افزایش منازعه با ایالات متحده /نویسنده غلام سخی امیری

چکیده
حمله ایالات متحده به افغانستان، ایران را نگران ساخت؛ زیرا نسبت به منافع ملی/ امنیت خود احساس خطر می‌کرد. حمله ایالات متحده به عراق و شکست صدام، سبب خشنودی ایران شد؛ زیرا پای ایران را به معادلات عراق باز نمود. ولی در درازمدت ایران با حضور ایالات متحده به مخالفت پرداخت. زیرا عرصه را بر خود تنگ‌تر دید. هدف مقاله حاضر بررسی نقش فرایند هسته‌یی شدن ایران در گسترش روابط منازعه‌آمیز دو کشور ایران و ایالات متحده بعد از ۱۳۹۳می‌باشد. پرسش اصلی تحقیق نیز این است که چه

رابطه‌یی بین فرایند هسته‌یی شدن ایران و افزایش تعارض در روابط ایالات متحده – ایران از ۱۳۸۰ الی ۱۳۹۷ وجود دارد؟ فرضیه نوشتار این است که فرایند هسته‌یی شدن ایران مهمترین علت گسترش منازعه ایران و ایالات متحده بوده است، برای تبیین از روش علی- معلولی، کار گرفته شد و نتیجه حاصل شد که روابط دو کشور بعد از ۱۳۹۳ م زیر سایه فرایند هسته‌یی شدن ایران دچار تناقضات در رابطه دو کشور شده است چنانچه بعد از روی کار آمدن ترامپ تنش‌های لفظی به وخامت اوضاع رابطه دو کشور افزوده است.
واژگان کلیدی: انرژی هسته‌یی، ایران، ایالات متحده، عراق ، افغانستان، استراتژی مهار.

رقابت ایالات متحده با ایران و افزایش ناامنی در افغانستان از سال 1۳۸۰تا ۹۳ ۱۳خورشیدی/نویسنده احمدضیا عابد

چکیده
افغانستان همان‌طوری که از موقعيت استراتژيک و ژئوپوليتيک برخوردار است و می‌تواند به‌عنوان قلب آسيا و پل ارتباطی ميان شرق، غرب، شمال و جنوب، بخش‌های مختلف اين قاره بزرگ را به‌هم وصل کند، می‌تواند به‌صورت دهليز بحران‌های امنيتی و نقطه تضاد و برخورد منافع کشورهای مختلف منطقه و جهان نيز شناخته شود. اهمیت و وضعیت بین‌المللی و منطقه‌یی خاورمیانه به‌خصوص ایران همواره باعث شده است، این منطقه به‌عنوان یکی از پر چالش‌ترین حوزه‌های سیاست خارجی ایالات متحده مطرح

شود. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه‌یی تحقیق، به شکل علی به ناامنی افغانستان پرداخته است و به پاسخ این پرسش می‌پردازد که مهمترین علت افزایش ناامنی در افغانستان از سال 1۳۸۰ تا۱۳۹۳ چه بوده است؟ یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد آنچه ایالات متحده به ظاهر هنگام حمله به افغانستان برای خود تعیین کرده بود، اهداف چند و فراتر داشته است که یکی از این اهداف رقابت با ایران بوده است از سوی دیگر ایران نیز حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان را علیه خود دانسته و از مخالفان مسلح دولت حمایت مالی، تسلیحاتی و آموزشی میکرد که سبب افزایش ناامنی در افغانستان گردیده بود. این نوشتار در قالب رهیافت ساختارگرایی والرشتین توضیح داده شده است.

واژه های کلیدي: ایالات متحده، ایران، طالبان، ناامنی، افغانستان

ظهور قدرت‌های منطقه‌یی و گسترش حضور ایالات متحده در خاورمیانه از سال 1۳۸۰تا ۱۳۹۳خورشیدی /نویسنده مریم آروین

چکیده
بین منافع ملی و نیازمندی‌های داخلی ایالات متحده و حوزه جغرافیایی خاورمیانه ارتباط ناگسستنی شکل گرفته است. این امر سبب شده که حضور خود را در خاورمیانه پررنگ‌تر نماید. هدف تحقیق حاضر تببین ظهور قدرت‌های منطقه‌یی و حضور ایالات متحده در خاورمیانه است. سئوالی که در این راستا مطرح می‌شود، این است که مهمترین علت گسترش حضور ایالات متحده در خاورمیانه از ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۳ چه بوده است؟ فرضیه تحقیق نشان می‌دهد که ظهور قدرت‌های منطقه‌یی در حوزه خاورمیانه باعث حضور ایالات متحده در منطقه شده است. برای تبیین این رابطه از روش علی- معلولی استفاده شده است. نتایج و یافته‌های به‌دست آمده نشان میدهد که حضور بلندمدت ایالات متحده در خاورمیانه و حفظ موقعیت هژمونیک این کشور به‌تدریج وابستگی کشورهای عربی را از لحاظ تسلیحاتی، اقتصادی، نظامی، سیاسی به ایالات‌متحده سبب شده است. این امر قدرت منطقه‌یی کشورهای غیر عرب چون ترکیه و ایران را که در منطقه به‌دنبال حوزه نفوذ هستند، به رقابت با منافع ایالات متحده در منطقه کشانیده است. ایالات متحده نیز برای حفظ جایگاهاش در این منطقه سعی بر تداوم حضور از هر راهی در این منطقه است.

واژگان کلیدی: قدرت منطقه‌یی، ایالات متحده ، خاورمیانه ، ترکیه ، ایران، عربستان

حمایت پاکستان از گروه‌ های تروریستی در جنوب آسیا و افزایش ناامنی در افغانستان از سال 1۳۸۳تا ۱۳۹۳خورشیدی /نویسنده محمدصادق سهیل

چکیده
افغانستان سال‌های زیادی است که از ناامنی رنج می‌برد. امنیت در این کشور به رویایی برای مردمان این کشور تبدیل شده‌است. در ناامنی افغانستان عوامل متعدد داخلی و خارجی دخیل است. در این میان یکی از مهمترین عوامل ناامنی افغانستان کشور همسایه پاکستان است که همواره از سوی مردم و مقامات افغانستان به ایجاد ناامنی در کشور متهم شدهاست. مقاله حاضر تلاش دارد برای یافتن پاسخ به این سوال که مهمترین علت افزایش ناامنی در افغانستان در سالهای ۱۳۸۳-۱۳۹۳ چی بوده است؟ از روش کتابخانه‌ای استفاده نماید. فرضیه اصلی تحقیق حاضر این است که حمایت پاکستان از گروه‌های تروریستی فعال در جنوب آسیا که لانه‌های امن آنها در پاکستان می‌باشد و در افغانستان تحرکات تروریستی خویش را انجام میدهند، در افزایش تدریجی و روزافزون ناامنی افغانستان نقش عمده‌ای داشته که عامل اصلی بی‌ثباتی نیز پنداشته می‌شود. یافته‌های تحقیق نشان میدهد که پاکستان از بدو پیدایش تاکنون موضع
ایدئولوژیک محور و همسایه‌ستیز اتخاذ نموده است. این همسایه‌ستیزی و رقابت مفرط با افغانستان و هند سبب حمایت از گروه‌های تروریستی در جنوب آسیا شده که به نوبه خود زمینه‌ساز مداخله بیشتر در افغانستان شده و این امر به خودی خود سبب افزایش ناامنی در این کشور شده است.

واژه‌گان کلیدی: امنیت، گروه‌های تروریستی، ناامنی، جنوب آسیا، پاکستان، افغانستان

تداوم سیاست عمق استراتیژیک پاکستان و ناکامی گفتگوهای صلح افغانستان /نویسنده محمدغنی عمار

چکیده
افغانستان از چهار دهه بدین‌سو در آتش جنگ خانمان‌سوز نیابتی و استخباراتی درگیر است. چنانچه تنها در چهار سال حکومت وحدت ملی حدود ۱۷۳۳۳سرباز افغان کشته شده و هزارها تن دیگر زخم برداشته‌اند. مهمترین سوالی که در این ارتباط مطرح میشود این است که عمده‌ترین علت ناکامی گفتگوهای صلح دولت افغانستان با طالبان از سال ۱۳۸۰ خورشیدی الی ۱۳۹۵ خورشیدی چهبوده است؟ تحقیق حاضر با استفاده از منابع کتابخانه‌یی و به روش توصیفی-تحلیلی دریافته است که تداوم سیاست عمق استراتیژیک پاکستان در قبال افغانستان اصلی‌ترین عامل ناکامی گفتگوهای صلح دولت افغانستان با طالبان از سال ۱۳۸۰ الی ۱۳۹۵ بوده است. هدف این تحقیق چگونگی پایان جنگ و گفتگو با گروه طالبان است تا افغانستان به صلح، ثبات و توسعهپایدار دست یابد. یافتههای تحقیق نشان میدهد علیرغم آن که رقابت‌های منطقه‌یی و جهانی در حوزه گفتگوهای صلح و جنگ افغانستان میان کشورهای مخصوصاً

پاکستان- هند، ایران- عربستان و ایالات متحده- روسیه، فرآیند مذاکرات صلح افغانستان را متأثر ساخته است، ولی با ارایه شواهد تاریخی، می‌توان دریافت که پاکستان با استفاده از ابزارهای مختلف در تلاش تحقق سیاست عمق استراتیژیکاش با شاخ و برگ‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی- امنیتی و فرهنگی- اجتماعی در افغانستان است و طالبان به‌عنوان یکی از اهرم‌های نهادهای استخباراتی و نظامی اسلام آباد در رسیدن به اهداف سیاست عمق استراتیژیکاش در افغانستان میباشد.

کلید واژه‌ها: عمق استراتیژیک، صلح، رقابت، جنگ، گروه طالبان، افغانستان، پاکستان