فصل‌نامۀ شمارۀ چهارم ( تابستان سال ۱۳۹۶ )

تبیین شکست همکاری‌های امنیتی در جنوب آسیا (۲۰۰۱-۲۰۱۴)/نویسنده : مصطفی عاقلی و کاکه تاجیک

این نوشته به‌منظور تبیین و علت‌یابی شکست همکاری‌های منطقه‌ای در جنوب آسیا نگارش یافته است. همکاری‌هایی که در چارچوب اتحادیۀ سارک امید می‌رفت به یک همگرایی منطقه‌ای مناسبِ حال کشور های جنوب آسیا مبدل شود. ما با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی به گردآوری داده‌ها پرداختیم و سه فرضیه را به آزمون گرفته‌ایم که نتیجۀ حاصله نشان‌دهندۀ شکست همکاری‌های منطقه‌ای به‌علت نگاه امنیتی پاکستان است. این مسأله ‌که دلایل امنیتی‌دیدن پاکستان در منطقه چه بوده است نیز در دو سطح قابل ردیابی است: سطح داخلی و سطح منطقه‌ای. در سطح داخلی نظامی‌گری، فقر و افراط‌گرایی و در سطح منطقه‌ای تروریسم، مواد مخدر و انرژی از جملۀ مهم‌ترین متغیرهای تأثیرگذار بر نگاه امنیتی پاکستان است که خود به خود به واگرایی در منطقه کمک کرده است. منطقۀ جنوب آسيا به‌عنوان يكي از مناطق مهم در عرصۀ ژئوپليتيك مطقه‌ای و بین‌المللي، با برخورداري از تاريخ و تمدن كهن، تنوع بالاي قومي، نژادي، مذهبي و زباني، از چالش‌برانگيزترين مناطق جهان به شمار مي‌آيد. مفاهیم کلیدی: همگرایی، واگرایی، جنوب آسیا، هم ‌تافت امنیتی، امنیتی‌ دیدن .

ارزیابی راهبرد نظامی آمریکا در افغانستان از ۲۰۰۱- ۲۰۱۷ /نویسنده :مصطفی عاقلی

17 سال است که ایالات متحدۀ امریکا درگیر جنگ توان‌فرسا و طولانی‌ای در افغانستان شده ‌است. به‌رغم تلاش‌های نظامی و اقتصادی این کشور در افغانستان، تا کنون حدود پنجاه درصد سرزمین افغانستان در اختیار و کنترل جنگ‌جویان و تروریستان است. دولت مرکزی قدرت کنترل و تطبیق قانون را در سراسر کشور ندارد و صرفاً حاکمیت در کابل آن‌هم در سطح بسیار پائینی وجود دارد. دستگاه‌های اداری و قانونی دارای معضل فساد گستردۀ اداری و اقتصادی هستند و روزانه ده‌ها تن در اثر انتحار، انفجار و یا ترور کشته می‌شوند. این نوشتار به بررسی استراتژی نظامی آمریکا در افغانستان می‌پردازد و در کنار شناسایی استراتژی نظامی و پایه‌های آن در سطح جهان، این استراتژی را در افغانستان پی گرفته و دلایل ناکامی‌ این استراتژی را توضیح می‌دهد. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهند که شرایط جنگی در افغانستان به‌گونه‌ای بوده که آمریکا نتواند تروریستان و جنگ‌جویان را شکست دهد. این دلایل را از منظر رویکرد پست‌مدرنیسم به امنیت و ماهیت جنگ‌های جدید می‌توان مورد تحلیل قرار داد و فهمید. جدی‌ترین دلایل این شکست به ماهیت خود راهبرد، عدم شناخت دشمن، عدم شناخت منابع تمویل دشمن، ساختار زمین و میدان جنگ، ساختار متفاوت فکری دو طرف، فقدان راهبرد یگانه و مداخلۀ کشورهای همسایه بازمی‌گردد که در این نوشتار شناسایی و مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. روش پژوهش این مقاله روش توصیفی-تحلیلی است و از داده‌های کتاب‌خانه‌یی استفاده شده و برای آنانی که به دنبال فهم این نکته‌اند که چرا طالبان و تروریسم در افغانستان شکست نخورده‌اند، پاسخی تئوریک ارائه نموده و می‌توانتد راه‌گشای پژوهش‌های بیش‌تر باشد. مفاهیم کلیدی: ابراستراتژی، استراتژی نظامی، ایالت متحدۀ آمریکا، افغانستان، جنگ نامتقارن، تروریسم. 

سیاست خارجی آمریکا و روسیه در سوریه درنیمه اول قرن بیست و یکم/نویسنده : ولی‌جان شیرزاد

خاورمیانه در طول تاریخ برای قدرت‌های بزرگ به‌خصوص روسیه و امریکا از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. سوریه به‌عنوان یک دولت، که درمنطقۀ ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک خاورمیانه قرارگرفته، در قرن بیست‌ویک نیز برای هریک ازاین قدرت‌ها ازجایگاه خاصی برخوردار می‌باشد. امریکا برای به‌دست‌آوردن منافع خویش در خاورمیانه تلاش کرده است که سیاست خارجی فعالی نسبت به کشورهای خاورمیانه به‌خصوص سوریه داشته باشد، چون سوریه از زوایای مختلفی در سیاست خارجی امریکا از اهمیت برخوردار است. دولت روسیه به کشور سوریه به‌عنوان یک متحد استراتژیک نگاه کرده و در طول چند دهه از روابط‌ خوبی با آن برخوردار بوده که در جریان جنگ سرد به‌حیث یک دولت هم‌پیمان در تبیین جایگاه شوروی در خاورمیانه نقش بازی کرده است. تحولات بهار عربی و ظهور بحران سوریه، سیاست خارجی امریکا و روسیه را درکشور سوریه حساس‌تر ساخته و توضیح سیاست خارجی این کشورها را پیچیده‌تر نموده است. بنابراین این مقاله با استفاده از نظریه‌های هژمونی (برتری‌جویی) و رئالیسم (واقع‌گرایی) بر اساس روش‌های توصیفی و تحلیلی به‌دنبال این است که چگونگی سیاست خارجی کشورهای امریکا و روسیه را در قبال کشور سوریه به‌بحث گرفته و جایگاه هریک ازاین کشورها را در این کشور بیان نماید. مفاهیم کلیدی: سیاست خارجی، سوریه، خاورمیانه، منطق هژمونی، رئالیسم، امریکا، روسیه. 

موقعیت استراتیژیک افغانستان و تأمین امنیت ‌انرژی فراهیمالیا /نویسنده : محی‌الدین نوری

فراهیمالیا (آسیای‌ مرکزی و جنوبی) به‌عنوان حوزۀ بزرگ تولید و مصرف انرژی با بحران امنیت انرژی مواجه است؛ طوری‌که جنوب‌آسیا شاهد کمبود انرژی و آسیای ‌مرکزی دارای افزایش تولید و نبود بازار فروش است. در حالی که روسیه دیگر انرژی آسیای ‌مرکزی را به اروپا صادر نمی‌کند، آسیای ‌مرکزی در تلاش برای افزایش تنوع بازار فروش است و بزرگ‌ترین و در دسترس‌ترین بازار جنوب‌آسیا است. این تحقیق با روش کتابخانه‌ای و انجام مصاحبه‌ صورت گرفته و هدف آن بررسی موقعیت استراتیژیک افغانستان برای تأمین امنیت انرژی فراهیمالیا است. داده‌های علمی نشان می‌دهد که افغانستان با حمایت ساختارهای نظام بین‌الملل، نقش ویژه‌ای برای اتصال این دو حوزه دارد طوری که خلق همگرایی‌های اقتصاد‌محور با مرکزیت افغانستان باعث افزایش زمینه‌های تأمین امنیت انرژی در فراهیمالیا شده است. مفاهیم کلیدی: فراهیمالیا، آسیای‌ مرکزی، آسیای‌ جنوبی، امنیت انرژی، موقعیت استراتیژیک افغانستان. 

اقتصاد جنگی افغانستان و ناپایداری سیاست خارجی از ۱۳۸۱- ۱۳۹۳ /نویسنده : محمد علی رستمی

در شرایطی که تأمین منافع ملی افغانستان در میان منافع متضاد کشورهای مختلف به‌شدت دشوار است، انتخاب درست‌ترین شیوۀ ممکن اجراء سیاست خارجی در یک کشور بحران‌زده دارای چالش‌های مختص به‌خود است. با توجه به شرایط اقتصادی کنونی می‌توان گفت افغانستان هم‌چنان یک کشور بحرانی است و به همین دلیل مدیریت سیاست خارجی آن با چالش روبه‌رو است. در این شرایط اگر سیاست خارجی افغانستان متکی بر درک عقلانی از شرایط بین‌المللی و منطقه‌ای و مبتنی بر واقعیت‌های متغیر بین‌المللی و منطقه‌ای باشد و بتواند سیاست خارجی دولت‌های همسایه و قدرت‌های بزرگ ذی‌نفع را به‌دقت سنجش و ارزیابی کند، می‌تواند یکی از پایه‌ها و عوامل عمدۀ ثبات سیاسی و امنیت ملی افغانستان قلم‌داد شود. این مقاله با روش تحلیلی از داده‌های کتاب‌خانه‌ای استفاده کرده و یافته‌های آن نشان می‌دهد که اقتصاد جنگی افغانستان امروزه اصلی‌ترین چالش بخش‌های مهم دولت افغانستان بوده و سیاست خارجی کشور را هم متأثر ساخته است و با توجه به همین اقتصاد، ما شاهد یک سیاست خارجی پایدار و کارآمد طی سال‌های اخیر نبوده‌ایم. مفاهیم کلیدی: اقتصاد افغانستان، اقتصاد جنگی، ناپایداری سیاست خارجی. 

روابط بین‌الملل از منظر مکتب انتقادی/نویسنده : نسرین میرزایی

آدمیان همواره نگران حقوق خویش بوده‌اند و نقض حقوق بشر، از سوی بشر همواره به‌عنوان یک چالش در جوامع انسانی مطرح بوده است. نگرانی انسان‌ها این بوده است که مبادا حقوق او از جانب موجودی چون خودش نقض گردد. این وضعیت با شکل‌گیری جوامع انسانی تشدید شده و شکل جدی‌تری به خود گرفته است. امروز با تمام توسعه و پیش‌رفتی که در زمینه‌های مختلف و به‌ویژه در زمینۀ توسعۀ انسانی صورت گرفته است اما نقض حقوق بشر واقعیت انکارناپذیر جهان معاصر است و هنوز حقوق بشر در برخی کشورها از جمله افغانستان عملی و اجراء نمی‌شود. برای این‌که حقوق بشر در یک کشور اجراء و عملی شود، بحث نهادینه‌شدن آن یک امر مهم و ضروری است. بر این اساس، نوشتار حاضر نهادینه‌نشدن حقوق بشر در افغانستان را میان سال‌های ۲۰۱۴ـ۲۰۰۱ میلادی را با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی مورد پژوهش قرار داده است. مفاهیم کلیدی: افغانستان، باورهای سنتی، حقوق بشر، جامعۀ سنتی، مفاد جهانی حقوق بشر، قواعد اسلام. 

نظام باورها و حقوق بشر در افغانستان/نویسنده : کام‌بخش نیکویی

این مقاله با هدف بیان مقدمات ضروری برای ورود به بحث مبانی نظری مکتب انتقادی در روابط بین‌الملل و نوع جهان‌بینی آن پرداخته و به بررسی نظریۀ انتقادی با رویکرد جهانی آن پرداخته است. نظریۀ انتقادی در روابط بین‌الملل با الهام از نظریۀ کانت و مارکس در چارچوب آزادی و عدالت و نوع دیدگاه انتقادی نئومارکسیست‌ها به رویکرد واقع‌گرایی و اثبات‌گرایی به تحلیل پرداخته است. بنابراین در این جستار تلاش شده مبانی نظری و مواضع مکتب انتقادی را در حوزۀ روابط بین‌الملل با رویکردهای جدید فرانظری تحلیل کنیم. روش مطالعه در این مقاله توصیفی-تحلیلی بوده و از داده‌های کتابخانه‌ای استفاده شده است. این مقاله برای آن‌هایی که می‌خواهند موضوع دولت و قدرت را از منظر انتقادی بنگرند سودمند و کارآمد بوده و می‌تواند راه‌گشای نظریه‌پردازی در حوزۀ روابط بین‌الملل از عینک بازاندیشانۀ شرقی باشد. مفاهیم کلیدی: روابط بین‌الملل، فرانظریه‌ها، مکتب فرانکفورت، سازه‌انگاری و ساختارگرایی. 

صلح، ثبات و سلاح‌های هسته¬ای/نویسنده : : کنت والتز

یکی از مهم‌ترین موضوعات مرتبط با صلح و امنیت بین‌الملل در دنیای امروز مسألۀ گسترش سلاح‌های هسته‌ای می‌باشد. در این راستا اندیش‌مندان و دولت‌مردان قدرت‌های بزرگ اظهار نظرهای متعددی نموده‌اند. عده‌ای معتقدند گسترش سلاح‌های هسته‌ای می‌تواند جهان را ناامن‌تر و شکننده‌تر از آن‌چیزی کند که تصور می‌‌کنیم. آن‌ها معتقدند کشورهای دارندۀ سلاح‌های هسته‌ای فعالیت خود را متوقف نموده و داشته‌های خود را نیز به‌تدریج نابود می‌کنند. با این وجود برخی اندیشمندان معتقدند سلاح‌های هسته‌ای در تضمین امنیت بین‌الملل نقش و تأثیر مثبتی داشته است. از جمله کنت والتز معتقد است که جهان بعد از کنگرۀ وستفالیا تا تولید اولین سلاح هسته‌ای بعد از جنگ دوم جهانی تا این حد صلح‌آمیز نبوده است. به عبارت دیگر از دهۀ پنجاه میلادی به بعد به‌علت تکثیر سلاح‌های هسته‌ای جهان صلح‌آمیز‌تر از گذشته شده است.در این مقاله والتز تلاش نموده دلایل کشورها برای دست‌یابی به سلاح‌های هسته‌ای را مورد بررسی قرار داده و آثار و پی‌آمدهای گسترش آن را تحلیل نماید. هم‌چنین در این مقاله نویسنده تلاش کرده راهکارهای گسترش این سلاح‌ها و پی‌آمدهای آن را به دقت بررسی نماید. در نهایت نویسنده به این نتیجه می‌رسد که بعید است کشورها به منظور اهداف تهاجمی از این سلاح‌ها استفاده کنند. مهم‌ترین تأثیر این سلاح‌ها در تعامل میان کشورها نقش بازدارندگی آن است. کشورها از این سلاح‌ها به‌عنوان ابزار بازدارندگی استفاده می‌کنند. مفاهیم کلیدی: سلاح هسته‌ای، امنیت بین‌الملل، منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای، معاهدۀ .